درباره وبلاگ


چه بی رحمانه تنها شدم ؛ در اوج جوانی و غرق در رویا بودم. چه بی رحمانه تمام رویاهایم نابود شد. چنان تنها شدم که خالی از هر آرزو و رویا شدم. دیگر زندگی هم چشمانش را به رویم باز نمیکند. چه ناباورانه دستهایم تنها شد که گویی غریبانه به دنیا آمده ام ؛ هر چند که غریبانه زندگی کردم و میدانم تنها و غریب راهی خاک خواهم شد. و آنجا تنها و غریب برای همیشه خواهم خوابید.
آخرین مطالب
پيوندها
  • ادکلن زنانه کنزو
  • چرنديات
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عاشقانه ,گریه دار ,خنده دار,خلاصه همه چیز واسه عاشقان و آدرس mobiltak.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.  





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 141
بازدید کل : 59200
تعداد مطالب : 20
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


عاشقانه ,گریه دار ,خنده دار,خلاصه همه چیز واسه عاشقان




  از این بخش میتوانید وارد چت روم شويد 

         

            براي ورود به چت روم كليك كنيد



دو شنبه 21 شهريور 1398برچسب:, :: 3:39 قبل از ظهر ::  نويسنده : دو برادر

یا رب از گردش ایام ز بس دلگیرم        دیگر از عمر گران مایه الهی سیرم...

مــــــــــــــــــرا با چشم گریان آفریــــــد

خوب دوستان حالا با ديدن اين مطلب نظرتان خود را بگذاريد در مورد عشق و عاشقي



پنج شنبه 25 فروردين 1398برچسب:, :: 2:24 بعد از ظهر ::  نويسنده : دو برادر

موبايل تك

         سلام برتمامی دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه من و داداشم برای شما ارزوی موفقیت داریمخوب خواستم بگم اگه یک موقع عکس یا کلیپ داشتیدیا هرچی که دوستانه دیگه رو خوشحال کنه به آدرسه ایمیلمون بفرستید تا ما بذاریم تو وبلاگ ممنون دوستان...

brothers_faraz@yahoo.com

 
      

 

آرزو دارم شبي عاشق شوي. آرزو دارم بفهمي درد را. تلخي

برخوردهاي سرد را. مي رسد روزي كه بي من لحظه ها را سر كني.

مي رسد روزي كه مرگ عشق را باور كني. مي رسد روزي كه شبها

در كنار عكس من نامه هاي كهنه ام را مو به مو از بر كني

عشق امانت با ارزشيه كه هر كسي تو قلبش ميزاره برايه همينه كه هر

وقت بخواي عشقت را از كسي پس بگيري بايد قلبش را بشكني

اگه براي تمام دنيا تو يک نفر هستي.براي من همه ي دنيايي..اي هم

نفس،زيباترين لحظاتم را به پاي ساده ترين دقايق زندگيت خواهم

ريخت... تا باز هم بداني که من عاشق ترين عاشقانت هستم



يادته يه روز بهم گفتي : هر وقت خواستي گريه کني برو زير بارون که

نکنه نامردي اشکاتو ببينه و بهتت بخنده ... گفتم : اگه بارون نبود چي ؟

گفتي : اگه چشماي قشنگ تو بباره آسمونم گريش مي گيره ... گفتم : يه

خواهش دارم . وقتي آسمون چشمام خواست بباره تنهام نزار . گفتي :

به چشم ... حالا امروز من دارم گريه مي کنم اما آسمون نمي باره ...

تو هم اون دور دورا ايستادي و بهم مي خندي

 

 
از دريا پرسيدم:که اين امواج ديوانه ي تو از کرانه ها چه ميخواهند؟

چرا اينان پريشان و در به در سر بر کرانه هاي از همه جا بي خبر مي زنند؟

دريا در مفابل سوالم گريست! امواج هم گريستند...

آن وقت دريا گفت: که طعمه ي مرگ تنها آدمها نيستند امواج هم مانند آدمها مي ميرند و

اين امواج زنده هستند که لاشه ي امواج مرده را شيون کنان به گورستان سواحل

خاموش مي سپارند!

 

****

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- bahar22.com ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

عشق واقعي هيچوقت نمي ميره

اين هوس است كه كمتر و كمتر ميشه و از بين ميره

"عشق خام و ناقص ميگه:"من دوست دارم چون بهت نياز دارم

"ولي عشق كامل و پخته ميگه:"بهت نياز دارم چون دوست دارم

"سرنوشت تعيين ميكنه كه چه شخصي تو زندگيت وارد بشه، اما قلب


حكم مي كنه كه چه شخصي در قلبت بمونه

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- bahar22.com ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

 

 

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- bahar22.com ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

سلام يك سلام از ته قلبه شكسته من يك سلام با سوزه آتشي كه ازقلبه من زبانه ميكشد آتشي كه فقط با مردنه من خاموش ميشه آتشي كه تو در وجودم زدي و تنهام گذاشتي حالا حرفم را تو رو به خدا گوش كن چون مي ترسم فردا دير باشد و ديگر من نباشم.( بي تو هرگز.............)

(اين گفته من و داداشم به تمام عاشقاي اسير خاك )

 

 

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- bahar22.com ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی 

 



پنج شنبه 25 فروردين 1398برچسب:, :: 1:16 قبل از ظهر ::  نويسنده : دو برادر
您好,欢迎来应用魔盒!登录注册

冒泡社区应用魔盒

冒个泡泡,随时分享你生活
选择您的手机类型
 

随时分享你生活!

怎么确定手机类型?

 

增值电信业务经营许可证:浙ICP证B2-20100031 文网文[2010]250号

Copyright © 2007-2010 51mrp.com 版权所有



پنج شنبه 14 مهر 1390برچسب:, :: 3:0 قبل از ظهر ::  نويسنده : دو برادر

 

 
 
دوست دارم تنها بمانم
همانگونه كه بیش
از اینها تنها بودم
ترجیح می دهم
 تنهایی زیر باران
 راه بروم
گریه كنم .....بخندم....
می خواهم هنگام
 مرگم تنها باشم
تا غصه ی كسی
 آزارم ندهد
تنهایی را می پرستم
واینگونه اعتقاد دارم
كه هركس خود را
خدارا وزیباترین هارا
در تنهایی می یابد
تنهایی آرامم می كنمد
من تنها...مرغ عشقم تنها
باران تنها پاییز تنها
 پس برایش می نوازم
آخه چه دوستی
 باوفاتر از تنهایی
تمام لحظه هارا بامن بوده ؛ لحظه ی دلتنگی..عاشقی..بیماری ؛ همه لحظه هام فقط اون بوده ؛ فكرمی كنم اگر اشكهایم را با دستان سرده خودم پا كنم غصه هایم شیرین تر شود همه كس وهمه چیز  به جز تنهایی را از خوابم بیرون می كنم درتنهایی كسی نیست كه دلم را بشكند.. آزارم دهد..مرا بسوزاند ؛ غیرتی هستم اما  روی تنهایی بیش تر تمام قلبم را با آب باران  شست وشو می دهم ودر آخرروی قلبم می نویسم: دیگر هیچ كس رادر تنهاییه خودراه نمی دهم


سه شنبه 30 فروردين 1390برچسب:, :: 1:9 قبل از ظهر ::  نويسنده : دو برادر

 

 

 

 

 

منو به كدوم گناهم اسیر
نگاهی كردی كه وقتی
رفتی دلم هنوز در پی
یك نگاهته ؟ آخه من
چه گناهی كرده بودم
كه عاقبت دستانم لمس
كردن تنهایی هستش كه
تو اون رو برای من
درست كردی ؟
آخه تو كه میخواستی
دستی رو كه گرفتی یه
روزی ول كنی این فكر
رو پیش خودت نكردی كه
یا باید دستی رو كه میگیری
ول نكنی یا اگر نمیتونی و یه
روزی قصد رفتن داری نباید
بزاری اون دست تو رو لمس كنه
به خدا دلم از هرچی دوست داشتن و
هر چی محبت هست شكسته
چرا جواب گرمی دستای من باید با
سردی نبودنه دستای تو پر بشه ؟
چرا با من این كارو كردی ؟
مگر من گناهی كرده بودم؟
اگر بذارن تا عمر دارم
این سوال رو از تو توی خیالم میپرسم

؛ به هركی كه برسم میپرسم. مگه من به جز دستای تو؛ اسیر دستای دیگه ای بودم ؟ كاش نمیگفتم كه نمیتونم بی تو بمونم ؛ انقدر دلم شكسته كه هزاران محبت و گرمی نمیتونن آرومش كنن تو كه نكشیدی من چه حالی دارم ولی آرزو میكنم برات تا آتش بگیری كه بدانی چه میكشم ؛ آره احساس سوختن به تماشا نمیشه ؛ باید آتیش بگیری تا قلب من آروم بشه ؛ قول میدم .. قول میدم دیگه به نگاه قشنگی چشم ندوزم و دست گرمی رو لمس نكنم ؛ آره روزی كه آروم بگیرم تاوان دوست داشتن رو پس میدم ؛ قول میدم كه بشكنم تو و امثال تو رو قول میدم به گریه هاشون بخندم ؛ انقدر بخندم تا تاوان گناه نكرده ام رو از زندگی پس بگیرم ؛ نفرت دارم از تو زندگی نفرت دارم از تو
 

 



سه شنبه 30 فروردين 1390برچسب:, :: 1:8 قبل از ظهر ::  نويسنده : دو برادر

 

 

 

 

 

 

و چه زیباست تنهایی ؛ نه تجاوزی و نه رنجشی ؛ دیگران تو را به هوای خودت رها کرده اند و تو نیز خلوت دیگران را بهم نمیزنی



 

ای کاش تنها یک نفر هم در این دنیا مرا یاری کند ، ای کاش می توانستم با کسی درد دل کنم تا بگویم که ، من دیگر خسته تر از آنم که زندگی کنم تا ابد غم شبهایم را ، تا بفهمد درد تن خسته و بیمارم را ، قانون دنیا تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق است و عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست



سه شنبه 30 فروردين 1390برچسب:, :: 1:7 قبل از ظهر ::  نويسنده : دو برادر

 

 
 

 

فریاد نزن ای عاشق ، من صدایت را درون قلب خود میشنوم ، درد را در چهره ی عاشق تو با ذهن خود مینگرم .
بی سبب نیست چنین فریادم ، بی گناه در دام عشق افتادم ، چه درست و چه غلط زندگی هم خودم هم تو رو بر باد دادم بی گناه در دام عشق افتادم. اگه بیهوده نمی ترسیدم عشق و اونگونه که هست میدیدم شاید این لحظه ی غمگین وداع قلبمو دوباره می بخشیدم ، کاش ازاین عشق نمی ترسیدم .ما سزاواریم اگر گریانیم این چنین خسته و سرگردانیم ، ما که دانسته به دام افتادیم ، چرا از عاشقی رو بر نگردانیم ؟ وقتی پیمان دل و میبستیم گفته بودیم فقط عاشق هستیم ولی با عشق نگفتیم هرگز از دو دین نابرابر هستیم . نه گناهکاریم نه بی تقصیر ، من و تو بازیچه ی تقدیریم ، هر دو در بی راهه ی بی رحم عشق با دل و احساس خود درگیریم. و من از آوار فروریخته ی عشق از دلم چیزی نمونده که به تو بسپارم
...
 


سه شنبه 30 فروردين 1390برچسب:, :: 1:4 قبل از ظهر ::  نويسنده : دو برادر

 

 
 

 
زندگی در نظرم خاستگاهیست که افکارِ تو را به پریشانی یک واهمه محدود کند ؛ جای هر تجربه یک شرم که در جلد تو فریاد زند ؛ سخت شادی و چه سود فصل هر مرغِ بهاری به خزان می گرود ؛ زندگی فاجعه ای کوتاه است شغل پر مشغله ی شخم زدن را داراست و در آن تا به خودت می آیی سرخی چیره ی صد زخم به رویت پیداست ؛ زندگی شرطِ دگردیسی از بنده به ماست جای فریادِ تک اندیشان نیست هر که از خویشی خود دم بزند رو به فناست تو در این محبسِ نفرین شده ی آدمیان بی ریا باش و بر این اصل بمان ؛ زندگی نیست همان واژه ی کفر آمیزی که تو با آن به تن حادثه ها می تازی ؛ فکر آن لحظه مباش که چه شد ؛ و چه را می بازی ؛ زندگی در نظرم جای کندوهاییست که در آن یک تنه از زهر ؛ عسل می سازی.


سه شنبه 30 فروردين 1390برچسب:, :: 1:3 قبل از ظهر ::  نويسنده : دو برادر

 

 

 

 

 

یار بر من شده بس چیره و من خامِ دلم
عشوه ها می کند و می پرد از بامِ دلم

طعنه ای می زند و کنجِ قفس می بندد
حسِ ویرانگری  و نعره ی نارامِ دلم

نشمارد به پشیزی و ندانم که چرا
از وفا دم زند و مِی خورد از جامِ دلم

از رمق خالی و از خاطره ها محو شدم
نیست نقشی به تنِ لوحِ سیه فامِ دلم

نیست عمری که برویم و ندانم که چرا
نقض و محصور و فلج شد به جفا گامِ دلم

خفته ای دوست ندانی که چه ها می گذرد
در شبِ تیره ی این وادی گمنامِ دلم

 



سه شنبه 30 فروردين 1390برچسب:, :: 1:2 قبل از ظهر ::  نويسنده : دو برادر

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد